شهیدی که مستجاب الدعوه بود

شهیدی که درهرلحظه ای و برای هرچیزی دعا می کرد به اجابت می رسید

علی آقا ماهانی در سال ۱۳۳۶ در شهر کرمان بدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با موفقیت در این شهر به پایان برد. علی رغم قبولی در دانشگاه، به خدمت سربازی رفت تا مبارزه علیه حکومت پهلوی را آغاز .کند اقدامات انقلابی و ضد رژیم او در پادگان محل خدمت (کازرون) باعث شد تا توسط ساواک دستگیرو زندانی شود. او ماهها تحت شکنجه های دژخیمان شاه قرار داشت ولی هرگز لب از لب باز نکرد تا جایی که از طرف دادگاه نظامی محکوم به اعدام شده بود.
بعد از پیروزی انقلاب به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی خود ادامه داد شروع جنگ عراق با ایران برگ دیگری از جانفشانیهای او برای نگهداری انقلاب بود. او با رها در عملیاتهای گوناگون مجروح و نقص عضو شد. سرانجام در عملیات والفجر ۳ در سال ۱۳۶۲ آخرین حضور این دلاور در میدانهای نبرد بود بقایای پیکر این شهید بعد از گذشت ۱۵ سال به خانه اش کرمان باز گردانده میشود

سردار) د.ل.(۱.۵ علاقه و ارادت خاصی به شهید ماهانی داشت و در وصف او گفته است « علی از چهره هایی بود که حجاب از جلوی او برداشته شده بود و من این را حس میکردم یعنی ارتباط معنوی او با خدا اینقدر نزدیک بود که خیلی از حجابهای مادی که آن طرف تر را نمیتواند ببیند از جلویش برداشته شده بود و چند مورد را دیدم و بچه ها که همراه او بودند تعریف میکردند
مادر شهید نقل کرده است روزی که خانه نبودم و او از جبهه آمده و لباسهای شسته نشده ای را در گوشه حیاط دیده بود تشت و آب آورده و با همان لباس سادهی بسیجی و دست مجروح و فلج لباسها را شسته بود وقتی رسیدم دیدم دارد لباسها را روی طناب پهن می.کند چقدر هم تمیز
شسته بود
:گفتم الهی بمیرم مادر تو با یک دست چطوری این همه لباس را شستی؟
:گفت اگر دو دست هم نداشتم باز هم وجدانم قبول نمیکرد من این جا باشم و تو در زحمت باشی
به نقل از طلبه شهید حسن صادقی آمده است «خیلی دلم میخواست یک روز صبح زودتر از او وارد نمازخانه شوم ولی نتوانستم هر وقت وارد نماز خانه میشدم او را در گوشه ای که به دیوار تکیه داده بود می دیدم بدن نحیف او در اثر روزههای متوالی و مجروحیتها کمتر از چهل کیلوگرم وزن داشت همواره در حال خضوع بود

انتهای پیام/

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده − دو =