شوخی سفارت سنایی در روسیه هم زیبا نیست!

▪️بخش اوّل

 

🔹 موسسه مطالعات ایران و اوراسیا اخیراً نشستی با حضور مهدی سنایی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور و محمد جواد ظریف وزیر خارجه اسبق کشورمان و معاون مستعفی راهبردی دولت برگزار کرده که طی آن درباره آینده سیاست خارجی ایران بحث شده است.

 

🔹آن‌طور که رسانه‌های نزدیک به دولت گزارش داده‌ و جمع‌بندی کرده‌اند، بیت‌الغزل این نشست انتقادات تلویحی و یا بعضاً صریح از دستگاه دیپلماسی دولت است! سنایی در این نشست ضمن هشدار درباره نبود برنامه در وزارت خارجه برای آینده گفته است که «نمی داند دست فرمان سیاست خارجی به خصوص بعد از جنگ ۱۲ روزه و بازگشت تحریم‌ها چیست»!

 

🔸درباره این نشست و اظهارات آقایان سنایی و ظریف می‌توان چند نکته را به صورت مختصر مطرح کرد:

 

🔹۱- محتوای طرح شده در این نشست و نوع بازنمایی آن در رسانه نزدیک به دولت،‌ عملاً معنایی جز انتقاد دولت از دولت برای مخاطب ندارد! معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور به همراه محمدجواد ظریف، رسماً دولت را محکوم می‌کنند که برنامه‌ای برای حوزه دیپلماسی در دوران مکانیسم ماشه و پس از آن و بویژه با نگاه به تغییرات نظم جهانی ندارد!

 

🔹مخاطبی که این محتوا را می‌خواند دقیقاً باید چه حسی نسبت به دولت پیدا کند؟ آیا تصور می‌کند که در شرایط واقعاً حساس فعلی، مجموعه‌ای به نام دولت درصدد اقدام برای منافع ملی است و یا اینکه به این جمع‌بندی می‌رسد که معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور، در کنار جناب ظریف بیشتر ترجیح داده است که سر دستگاه دیپلماسی دولت را در ملأ عام بتراشد؟!

 

🔹۲- میزانسن نشست در نوع خود جالب است؛ آقای سنایی و جناب ظریف با اشاره به وضعیتی که در دوره مکانیسم ماشه برای کشور پدید آمده، سوالات تئوریک ناقصی درباره دیپلماسی ایران مطرح می‌کنند. در واقع، جناب سنایی دوشادوش جناب ظریف که خود از بنیانگذاران مکانیسم ماشه در برجام است، ایران را ملامت می‌کند که چرا به فکر راهکارهای شگرفی برای برون‌رفت نیستید؟ مفهوم کلی این میزانسن این است که دیگران آنقدر که سخنرانان این نشست عاقلند، از عقلانیت دیپلماتیک برخوردار نیستند که کشور را از مسئله برهانند! چه کسی این ادعا را مطرح می‌کنند؟ طرفداران یا عاملان همان مسئله؛ یعنی مکانیسم ماشه. این سوپرتناقض،‌ اگر هم بنا به دلایلی سخنرانان محترم را آزار ندهد، مخاطب را بسیار متعجب می‌کند.

 

🔹۳- از دیگر نشانه‌های سطح بالای توهم دیپلماتیک حاکم بر این نشست آنجاست که جناب سنایی با اشاره به طرح دو دولتی در فلسطین اشغالی، یعنی تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیلی، از موضع مطالبه‌گر، از دولت می‌پرسد که در برابر این دیدگاه‌ها چه استراتژی خاصی دارد؟ آنها که با مواضع جناب سنایی آشنا هستند این گمانه را پیش می‌کشند که احتمالاً ایشان معتقد است ایران هم باید به چنین دیدگاهی فکر کند! توهم بودن این دیدگاه آنجاست که اولین و بزرگترین مخالف این طرح دو دولتی خود رژیم صهیونیستی و حامی اصلی‌اش آمریکاست؛ آنان اساساً از اینکه چیزی به نام دولت فلسطینی تشکیل شود، کاملاً بیزارند و مانع آن بوده‌اند و خواهند بود. حالا چه عقلی می‌تواند به ایران بگوید که به چنین تئوری توهمی و از اساس غلط، فکر کرده و کشور را باز هم سر کار بگذارد؟ آیا همان برجام و ماشه که ده سال کشور را سر کار گذاشت کفایت نکرد؟