دندانپزشکی که بافرزندآوری،غول کنکوررا شکست داد

اعظم ذاکری :تلخیِ فراغ از خانواده را به عشق خدمت به مردم تحمل کردم

به گزارش خبرگزاری از گلستان، به بهانه روز پزشک سراغ یکی از دندانپزشکان موفق گلستانی رفتیم تا رمز موفقیت را از زبان او جویا شویم.
اعظم ذاکری ۴۱ ساله دارای دو فرزند است که از سال ۱۳۹۹ در رشته دندانپزشکی فارغ‌التحصیل شد این پزشک ابتدا در رشته ژنتیک قبول و بعدها به رشته دندانپزشکی تغییر رشته داد.
ذاکری اظهار کرد: از کودکی به دندانپزشکی علاقمند بودم نخستین‌باری که در رشته دندانپزشکی شرکت کردم رتبه‌ام سه رقمی شدند با کسب رتبه ۱۹۵ تمام آرزوهایم نقش برآب شد سپس رشته ژنتیک را انتخاب کردم و در این رشته موفق به کسب لیسانس شدم.
این پزشک موفق پر تلاش گزارش ما از روزهای سخت کنکور پزشکی برایم می‌گوید؛ روزهایی که با داشتن دو فرزند، کتابهای قطور پزشکی را می‌خواند و ادامه داد: وقتی لیسانسم را از شهر اصفهان گرفتم ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم هنوز رویای دندانپزشکی در سر می‌پروراندم وقتی فرزند دومم به دنیا آمد جرقه پزشک شدن دوباره در ذهنم خطور کرد به همسرم گفتم دوست دارم ادامه تحصیل بدهم.
وی افزود: همسرم دکترای گیاهپزشکی است و او بهترین مشوق من در تحصیل بود زمانی که پشت کنکور پزشکی بودم فرزندم شیرخواره بود او را روی پایم می‌گذاشتم و شروع به درس خواندن می‌کردم درکنار این سختی‌ها، لذت مادر بودن را به خوبی احساس می‌کردم تقریبا حدود ۶ الی هفت ماه درس خواندن بالاخره در کنکور پزشکی قبول شدم.

*تلخیِ فراغ از خانواده را به عشق خدمت به مردم تحمل کردم
این پزشک موفق تصریح کرد: معتقد بودم داشتن فرزند مرا از آرزویم که پزشکی بود دور نخواهد کرد و در این مسیر بسیار تلاش کردم همسرم کتابهای قطور پزشکی را از تهران برایم تهیه می‌کرد تا من درس بخوانم و بالاخره موفق شدم در رشته دندانپزشکی قبول شوم و غول کنکور را با داشتن دو فرزند شکست دهم.
ذاکری گفت: ما بجنورد زندگی می‌کردیم و من رشته دندانپزشکی را در شهر گرگان قبول شدم و همسرم مجبور بود یک سال و چهار ماه این مسیر را رفت و آمد کند من طعم شیرین پزشک شدن را با دو بچه کوچک چشیدم آن زمان پسرم یک ساله و دخترم ابتدایی بود.
وی از سختی‌های دوران تحصیل پزشکی‌اش در گفت و گو با خبرنگار زنان ایران ابراز کرد: تلخیِ فراغ از خانواده را به عشق خدمت به مردم تحمل کردم، همسرم فقط آخر هفته ها کنارم بود و من باید دو فرزندم را با چنگ و دندان بزرگ می‌کردم تا بتوانم درسم را در شهر دیگری به پایان برسانم.
این پزشک موفق گفت: بعضی اوقات پسرم مریض می‌شد و من همان روز امتحان داشتم و مجبور بودم همانطور که از پسرم نگهداری می‌کردم درسم را بخوانم فرزند یکساله‌ام را روی پایم لالایی می‌دادم و کتاب در دست، مشغول خواندن کتاب می‌شدم آن زمان واقعا دستان پرمهر خدا را لمس کردم.

*مسوولان برای مطب زدن پزشکان، سنگ جلوی پای آنها نگذارند
ذاکری در پاسخ به سوال خبرنگار زنان ایران مبنی بر اینکه توصیه شما به جوانانی که قصد شرکت در این رشته را دارند چیست، گفت: کسی که این توانایی را در خودش می‌بیند و پشتکار زیادی دارد به نظرم در این مسیر کوتاه نیاید من بدون پشتوانه خدا و همسرم هرگز نمی‌توانستم به این مرحله برسم من رسیدن در این جایگاه را مدیون خدا، خانواده و بعد همسرم هستم و اکنون سه سال است که در این مطب مشغول به فعالیت هستم.
وی از مسوولان خواست برای مطب زدن پزشکان سنگ جلوی پای آنها نگذارند و به مشکلات پزشکانی که دوران طرح دندانپزشکی را می‌گذارند رسیدگی کنند.
این پزشک موفق با بیان اینکه دو سال در طرح پزشک جهادی شرکت کردم، ادامه داد: متاسفانه فعالیت درمانی در مرکز بهداشت بسیار اندک است و کارها فقط در کشیدن دندان و ترمیم خلاصه می‌شود یعنی در این طرح خبری از عصب کشی و روکش دندان نیست و ما پزشکان برای اینکه از حرفه‌مان عقب نمانیم باید بعدازظهرها هم کار می‌کردیم ای کاش مسئولان ما را مانند کارمند نبینند و انگیزه را کور نکنند متاسفانه کسی که در این طرح‌ها کار می کند با کسی که کار نمی کند یک جور نگاه می‌‌شود.
ذاکری با اشاره به اینکه یک پزشک موفق باید درد مریض را بشناسد و سعی کند بهترین درمان را به او بدهد، گفت: پزشکان باید به اولین چیزی که بها می‌دهند وجدان کاری‌شان باشد من دوست دارم همواره علمم را به روز کنم و اکنون نیز در حال آموزش دیدن هستم و تقریبا ۶ ماه است که برای گذراندن دوره ایمپلت به تهران در حال رفت و آمد هستم.
وی در پایان افزود: دوست دارم ابتدا مریض را با تمام وجود درک کنم تمام تلاشم بر این است که درمانگر باشم خیلی‌ها هستند درآمد ضعیفی دارند سعی می‌کنم با تخفیف دادن، آنها را درک کنم چون باور دارم همه از جنس هم هستیم.
گزارش از سمیرا رجبی

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 2 =